ذات مان خراب نباشد!
08 شهریور 1396
روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است ،
گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟
گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم…
گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید…
وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد..
به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی.؟
گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه…!!
حکایت بعضی از ما آدم هاست…